زندگی مطلوب اقتصادی در بستر اعتدال و میانهروی شکل میگیرد. در صورت اهمیّتدادن به این اصل است که میتوان انتظار یک زندگی اقتصادی سالم داشت. در آموزههای حضرت علی (×) آمده است:
«مَنْ أَرَادَ السَّلَامَهَ فَعَلَیْهِ بِالْقَصْد.»[۵۴۸]
هرکه خواهان سلامت است، باید میانهروی پیشه کند.
«راه میانه و اعتدال راهی است که پیمودن آن آدمی را نجات میبخشد و او را از گرفتاری در چنگال دو اسارت فزونخواهی و فقر خلاص میکند، و آن راهی است که تسلّط کامل انسان را بر مال و بر ضروریّات مادّی و اقتصادی تثبیت میکند، بدون آنکه مال و ضروریّات زندگی بر انسان تسلّط یابند و او را در بند و زنجیر خود اسیر سازند.»[۵۴۹]
به تعبیر حضرت علی (×) یکی از بهترین ابزارهایی که در زندگی خوب، انسان را یاری میکند، همین اصل اعتدال و میانهروی است:
«عَلَیْکَ بِالْقَصْدِ فَإِنَّهُ أَعْوَنُ شَیْءٍ عَلَى حُسْنِ الْعَیْش.»[۵۵۰]
بر تو باد به میانهروی (در امور)، زیرا میانهروی یاریکنندهترین چیز برای خوب زندگی کردن است.
ثمرۀ میانهروی در زندگی این است که انسان از صرف هزینههای هنگفت و بیمورد در زندگی پرهیز میکند و از امکاناتی که در اختیار دارد، بهترین بهرهوری اقتصادی را میبرد. در آموزههای والای حضرت علی (×) به این نکته اشاره گردیده است:
«خُذِ الْقَصْدَ فِی الْأُمُورِ فَمَنْ أَخَذَ الْقَصْدَ خَفَّتْ عَلَیْهِ الْمُؤَن.»[۵۵۱]
در کارها میانهروی پیشه کن که هرکس میانهروی پیشه کند، هزینهها بر او سبک گردد.
«پس با پیمودن این راه آدمی از اسارت استهلاک و مصرف نادرست و طغیان کشنده و همچنین از آثار شوم و منفی فقر و مسکنت خلاص میشود، بنابراین باید گفت که میانهروی راه آزادی و بینیازی و عفاف و جوانمردی و تعهّد به دین است.»[۵۵۲]
امام علی (×) تأکید دارند که زندگی اعتدالگرا، زندگیای است بر اساس اصول عقلی، و پیشرفت جامعه و تعالی مردم در بهکار بستن همین اصل است. ایشان در نامۀ خویش به امام حسن (×) میفرمایند:
«فَخَفِّضْ فِی الطَّلَبِ وَ أَجْمِلْ فِی الْمُکْتَسَبِ فَإِنَّهُ رُبَّ طَلَبٍ قَدْ جَرَّ إِلَى حَرَبٍ»[۵۵۳]
پس، از طلب دنیا بکاه، و در کسب مال اعتدال و میانهروی را رعایت کن، که بسا طلبی که به نابودیِ سرمایه انجامد.
«حدّ وسط مالی در اسلام، چیزی است که با طبیعت انسان و طبیعت زندگی و نیازمندیهای طبیعی و معتدل او هماهنگ و منسجم باشد. و همین است که زندگی و معیشت انسان را، بهصورتی میانه روانه و کفافی تأمین میکند، نه بیش از آنکه به تکاثر و اترافگری انجامد، و نه کمتر که فقر و بیچیزی از آن نتیجه شود. پس صلاح انسان و خوشبختی اقتصادی اجتماع وابسته به رعایت حدّ وسط در مالکیت و مصرف است و در همان حدّ ایستادن.»[۵۵۴]
نتیجهگیری
ادبار و اقبال دولتها اهمیّت خاصّی دارد و همواره حکومتها تلاش کردهاند تا دوران حکمرانی خویش را طولانی کنند. براساس آنچه که در این رساله ارائه شد، عواملی که به اقتدار و تحکیم جامعه و دولتها لطمه وارد میکند و آنها را در مسیر فروپاشی قرار میدهد، چهار عامل است که هرکدام تقسیمبندیهای خودش را دارا میباشد.
با توجّه به آموزههای گهربار حضرت علی (×) عوامل سیاسی آسیبزننده به تحکیم جوامع عبارتند از: ولایتناپذیری، استبداد و خودکامگی، قدرتطلبی و خشونتورزی و عوامل سیاسی که تحکیم جامعه را در پی دارد شامل: ولایتپذیری آگاهی بخشی و بصیرت، مشورت، بهسامانی نظام حکومتی وارسته از خودکامگی، حاکمیّت فرهنگ عقلانیت و دوراندیشی، نبود فرهنگ قدرتطلبی، رفقورزی و مهرورزی میشود.
در اندیشۀ امام علی (×) عرصۀ اجتماعی، جولانگاه عواملی است که در صورت دوری نکردن از آن حکومت سقوط میکند. این عوامل عبارتنداز: اختلاف و تفرقه، جهادگریزی، ترک امر به معروف و نهی از منکر، ظلم و بیعدالتی و نقض آزادیهای عمومی و در برابر اینها عواملی است که به تحکیم جامعه و دولت میپردازد و آنرا از سقوط باز میدارد. این عوامل عبارتند از: اتّحاد و انسجام ملّی، حاکمیّت فرهنگ جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، عدالت، انصاف، پاسداشت آزادیهای عمومی و مشارکت عمومی در همۀ عرصهها میباشد.
از نگاه امیرالمؤمنین (×) عرصۀ فرهنگی نیز از این قاعده مستثنی نیست و عواملی نیز در این حوزه مطرح است. عواملی که اگر دولت دامن خود را از آن پاک نکند، باید منتظر سقوط و فروپاشی حکومتش باشد. این عوامل شامل: دنیا طلبی، وارونگی ارزشی در جامعه، برسرکار آمدن نابخردان و نابهکاران و جهل و نادانی، میباشد. حکومتی که خواهان ماندگاری بیشتری است، باید از این عوامل دوری کند و خود را به سمت عواملی سوق دهد که نتیجهاش دوران حکومتی بیشتری باشد. تمسّک به این عوامل باید در دستور کار حکومتها قرار گیرد و از نگاه حضرت علی (×) این عوامل عباتند از: نگاه درست به دنیا، آموزش و پرورش عمومی، علم و آگاهی، مدیریّت خردمندان و تدبیرورزان و عبرتگرفتن از گذشتگان.
عوامل اقتصادی، از دیگر عواملی است که ماندگاری بیشتر حکومت بر اریکه قدرت، بستگی به این عوامل دارد. این عوامل اثرگذار در عرصۀ اقتصادی که عمر حکومتها را کوتاه میکند و به فروپاشی میانجامد، شامل این موارد میشود: فقر و ناداری، تصرّف در بیت المال، فرو رفتن در کامرانی و توزی
دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir |
ع نابرابر امکانات. امّا اگر سیاست دولت در به کاربستن عواملی باشد که آنرا در آستانۀ فروپاشی قرار ندهد، باید بدین عوامل توجّه ویژه داشته باشد: طبقه فرودین اجتماع را مورد عنایت و لطف خود قرار بدهد، رفاه را برای همگان فراهم کند، مالیات با برنامه را در دستور کار خود قرار دهد و حراست از بیتالمال را بهعنوان یک امر مهم بداند، عموم جامعه را از سرانۀ برابر برخوردار کند، به بازرگانی و تولید اهمیّت خاصّی بدهد و بداند که در پرتو اعتدال و میانهروی اقتصادی و دوری از اسراف است که موفّق میشود.
بنابراین، برای اینکه یک حکومت پایدار بماند و بتواند سالیان متمادی در جهت حقّ و عدالت گام بردارد، بایستی این عوامل را بشناسد، در سیاستگذاریهای خود بدان توجّه کند و از عواملی که به جامعه و پایههای قدرت ضربه میزند، جلوگیری کند.
پیشنهادها
باوجود اینکه رسالهها و کتب زیادی در این رابطه نوشته شده است، امّا بهجهت اهمّیت موضوع و جامع و کامل نبودن مباحث ارائه شده، باز هم جای کار در این حوزه وجود دارد و برای علاقهمندان به پژوهش در این عرصه، لازم این نکته بیان شود که هر کدام از این عوامل، بهصورت جداگانه و دقیق جای کار و پژوهش دارد و میتوان بهطور مجزّا این عوامل را مورد برّرسی قرار داد:
۱ـ عوامل اقبال و ادبار دولتها در عرصه سیاسی چیست؟
۲ـ عوامل اجتماعی فروپاشی جوامع چیست؟
۳_ عوامل فرهنگی سقوط و انحطاط جوامع چیست؟
۴ـ عوامل بازدارنده فروپاشی حکومت در عرصه اقتصادی چیست؟
منابع و مأخذ
قرآن کریم.
منابع فارسی
ابنخلدون، عبدالرّحمن، مقدّمۀ ابن خلدون، ترجمۀ محمّد پروین گنابادی، چاپ چهارم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹٫
ایروانی، جواد، اخلاق اقتصادی در قرآن و حدیث، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۴٫
باقرالموسوی، محسن، مدیریّت و نظام اداری از دیدگاه امام علی (×)، ترجمه سیّد حسین سیّدی، مشهد، به نشر، ۱۳۸۰٫
برزگر کلیشمی، ولیالله، جامعه از دیدگاه نهج البلاغه، بیجا، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲٫
جرج جرداق، امام علی، صدای عدالت انسانیّت، ترجمه عطا محمّد سردارنیا، سیّد هادی خسروشاهی، تهران، فراهانی، ۱۳۷۹٫
جعفری، سیّد محمّد مهدی، آموزش نهج البلاغه، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰٫
ــــــــــــــــــــــ ، پرتوی از نهج البلاغه، چاپ دوم، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۴٫
ــــــ ، محمّد تقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، چاپ هفتم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۶٫
ــــــ ، یعقوب، بینش تاریخی نهج البلاغه، قم، نسیم کوثر، ۱۳۹۰٫
جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۴٫
جمالی، نصرت الله، عوامل سقوط حکومتها در قرآن و نهج البلاغه، قم، نهاوندی، ۱۳۷۸٫